Friday, December 5, 2014

31

ظهر- یک قاب که مردم از ان می گذرند و می روند- چهارراه جهان کودک
پیرمرد سرش را می خواراند از سمت چپ وارد شد و از سمت راست رفت.
دختری مانتویش را سفت چسبید. باد ساپورت رنگ پایش را در معرض چشم ها گذشته بود . رفتگر از سمت راست جارو زنان امد- در مرکز قاب ایستاد و فین کرد و از سمت چپ خارج شد. مردی با موبایل صحبت می کرد. گفت "گرونش کرده".
کسی حواسش نبود که در میانه این قاب بر روی درب زرد رنگ یک ایستگاه برق کسی با خط بد خودش نوشته بود:

کلیه- او منفی- سالم- ......0936

No comments:

Post a Comment